مشکل دیروز به طرز معجزه آسایی حل شد
خدارو هزاران بار شکر
اگر دعام کردید هزاران برابرش به خودتون برگرده
هنوز برا اون مساله قبلیه استرس دارم و مجبورم به صبر و صبر
ولی دلم نمیخواد دیگه استرس بکشم
امروز داشتم به خودم میگفتم جمع کن دیگه این زندگی کصافط غرق در نگرانی رو
مثلا ادعات هم میشه که به خدا و پیغمبر و امام و اینا هم وصلی
این چه وصل بودنیه که مدام نگرانی
از بس به خودت انرژی منفی میدی همین باعث میشه هی چیزای منفی رو جذب کنی
ول کن بابا
زندگی رو برا خودت زهر مار کردی
همین الان که دارم اینا رو میگم باز نگران اون مساله ام. خدایا اونم بخیر و سلامتی بگذرون. چاره ایی ندارم جز صبر. خدایا یه کار کن نگرانیم همه بی مورد بوده باشه و واقعا هیچی نباشه. هیچیه هیچی...
باز قرصهای اضطرابم رو شروع کردم. صبحا یه کم خواب آلودم با خوردن اونا ولی انگار چاره ایی نیس. قهوه خوردن رو هم که کلا حذف کردم دیگه بدتر
ولی خب انقد استرس کارم خودش به تنهایی زیاده که و انقد ادرنالین خون من بالاس که دیگه جایی برا خواب نمیمونه
دلم یه خیال راحت میخواد بدون فکر و خیال. یه کم آرامش... البته بازم خداروشکر خدا خیلی هوام رو داشت
کاش بتونم یه کم برگردم به روال زندگی عادی و این وضعیت کصافط رو یه سامونی ببخشم.
برم که همه کارام مونده. یکشنبه اون مسافرت خارج شهر رو با داشنگاه ایشالا میرم. بلکه یه بادی که کله ام بخوره یه کم اروم بشم. بااحتساب امروز 4 روز وقت دارم برای درست کردن سیمولیشنها و ریواز اون درفت و اماده شدن برا پرزنتیشن روز دوشنبه که هیچ ایده ایی ندارم راجع بهش. البته تقریبا میدونم تو چه حوزه اییه ولی خب باید بخونم و گسترشش بدم و اسلایددرست کنم و اینا خودش 3 روز وقت میخواد حداقل
البته که به درک که هر چی شد دیگه وافعا تحمل استرس کشیدن رو ندارم
خدایا خودت دغدغهها و نگرانیهامون رو میدونی
حلشون کن و به قلبمون ارامش بده
آمین